English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 68 (8073 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pipeline U لولهای
pipeline U UPC یا ALU که در بلاکهایی ساخته شده است و دستورات را در مراحل اجرا میکند
pipeline U هر بلاک مربوط به یک بخش دستور
pipeline U بنابراین سرعت اجرای برنامه افزایش می یابد
pipeline U حافظه پنهان جانبی سنکرون که از قط عات حافظه سریع استفاده میکند
pipeline U زمان بندی ورودیهای ریزپردازنده وقتی چیزی رخ نداده است برای افزایش سرعت
pipeline U اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
to pipeline U با خط لوله لوله کشی کردن
pipeline U خط لوله
pipeline U لوله کشی
in the pipeline [Colloquial] U در تدارک
oil pipeline U لوله نفت
pipeline trench U معبر خط لوله
instruction pipeline U کانال اطلاعات
aboveground pipeline U خطلولهمرکزی
export pipeline U خطلولهبیرونی
submarine pipeline U خطلولهزیردریایی
in the pipeline [Colloquial] U در آماده سازی
crude-oil pipeline U خطلولهنفتخام
assets U ابزار تجهیزات مایملک و دارایی
assets U مواد لازم
value of assets U ارزش دارائی ها
assets U مایملک دارایی
assets U دارائیها
assets U اجزای داده جدا
assets U موجودی شخص ورشکسته
assets U وسایل
assets U موجودی
assets U مال و اموال
assets U که در برنامههای کاربردی چند منظوره به کار می روند
assets U دارائی
real assets U دارائیهای واقعی
nonmonetary assets U دارائیهای غیر پولی
quick assets U موجودی نقدشو
tangible assets U دارائیهای ثابت دارائیهای عینی
tangible assets U دارائی مرئی
tangible assets U دارائیهای مادی
tangible assets U داراییهای قابل لمس
dedicated assets U دارایی وقف شده
tangible assets U دارائیهای مرئی
monetary assets U دارائیهای پولی
defferential assets U هیئت رسیدگی باختلافات هیئت رسیدگی به حسابها
current assets U دارائیهای جاری
current assets U پول نقد یامالیات یا عوارضی که درحدود یک سال پس از بستن ترازنامه قابل وصول باشد
current assets U دارایی جاری
cash assets U داراییهای نقدی
capital assets U اموال سرمایهای
capital assets U دارایی طویل المده اعم ازمالی واعتباری
assets and liabilities U دارائیها و بدهیها
assets and equities U دارایی ودیون
assets and equities U بیلان
financial assets U دارائیهای مالی
financial assets U موجودی مالی
liquid assets U دارائیهای نقدی
liabilities and assets U بدهی و دارایی
invisible assets U دارائیهای نامرئی دارائیهای غیرقابل رویت
intangible assets U دارائیهای ناملموس
intangible assets U دارائیهای غیرمرئی
intangible assets U دارائیهای غیرمادی
intangible assets U دارائیهای نامرئی
frozen assets U دارائی که بعلت ادعای فرد یا افرادی قابل فروش نمیباشد
frozen assets U دارائیهای مسدود
fixed assets U دارائیهای ثابت
fixed assets U درائیهای ثابت مانند ساختمان و ماشین الات
fixed assets U داراییهای ثابت
assets and equities U ترازنامه
assets liabilities technique U شیوه محاسن- معایب
Recent search history Forum search
1وقتی انسانها بر اساس دارایی اشان ارزیابی می شوند
1assast are items that are of value
0earnings yield
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com